خدایا! من اینجایم

فردا صبح مامان اینا مسافرن 

سفر به سوریه 

یاد سال پیش افتادم 

سفرم به خونه ی خدا  

یاد روزهای سخت و دلنشینی که هر روز تو ذهنم می گذره 

یاد حال و هوایی که داشتم 

یاد بغضی که هرگز شکسته نشدو دلتنگیهام و یا شاید بهتره بگم تنهاییهام 

و چهره ی غمگینم که هنوز وقتی به عکسام نگاه می کنم  می بینمش 

 

امشب حال عجیبی دارم !!!

دلم سخت گرفته... 

 

 

 

پیش از هر چیز مدام از خدا می خواهم کمکم کند.سپس به تدریج می پرسم که چگونه می توانم با او همکاری کنم؟؟؟؟ 

در آخر می یابم که معنای عبادت ذکر این نکته است: 

      خدایا!من اینجایم  

                کارهایت را به واسطه من به انجام رسان

 

 

 

 

 

 دوست عزیزم خانم(حس غریب) از محبتتون و از اینکه بهم سر می زنید متشکرم.